اصفهان: نصف جهاناسپهبان، سپاهان، اصفهان، گابیه یا نصف جهان؛ مهم نیست نام این قطعه از سرزمین رنگارنگ ایران چیست، اصفهان نگین فیرزهای و جواهر پر خط و خالی است که در قلب ایران شهر میدرخشد. اصفهان یک نیمه جهان است و این در زبان فارسی بازتابی است که بازدیدکنندگان آن در دوران عظمت و شکوهی که تا به امروز باقی است، از شگفتی برآوردهاند. نه نیمی از جهان بلکه زیباییهای تمام دنیا در نصفجهان تلألؤ یافته است، از آبی گنبدهای فیروزهای تا نقشجهانی که در جهان مانند ندارد. ناصر خسرو، شاعر و یکی از تیزبینترین جهانگردان عالم که به خوبی میدانست از میان آن چه در سفرهایش مشاهده مینمود، چه مطالبی را باید انتخاب نماید و بنویسد که خوانندگانش احساس کنند که شخصاً با او همراهاند و همه چیز را به چشم خود میبینند. درباره اصفهانی که دیدار میکرد مینویسد : «شهری است بر هامون نهاده با حصاری محکم و بسیار بلند محصور شده و دوازده دروازه دارد .... جویهای آب روان در تمام شهر حفر شده و خانههای آن زیبا و مرتفعاند. میگویند که طول حصار شهر اصفهان سه فرسنگ و نیم است. هر چه داخل شهر میبینم از رفاه و آبادی حکایت میکند و من هیچ بنای ویرانی در آن ندیدم». ناصر خسرو در جای دیگر اذعان مینماید: «من در همه زمین پارسیگویان، شهری نیکوتر و جامعتر و آبادانتر از اصفهان ندیدم». تاریخ اصفهان: پایتخت فرهنگ، تمدن و هنر ایران زمینسخن از اصفهان به معنی گره خوردن کلام با تاریخ، فرهنگ و هنر است. این شهر را می توان ناخدایی دانست که طوفانهای تاریخی را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته و چنان رونق و شکوهی به فرهنگ و هنر ایرانی بخشیده است که تلألؤ آن تا قرن ها پس از این زمان باقی خواهد ماند.تاریخ اصفهان به دیرینگی تاریخ ایران است. هر کجا که چشم بیندازی تصویری از تاریخ کهن ایران زمین را میبینی، این شهری که نصف جهان خوانندش. این شهر آیینه تمامنمایی است از آنچه بر ایران رفته است که کشاکش و پستی و بلندیهای تاریخ را از سر گذرانیده. تاریخش همچون نامش پر فراز و نشیب است، اسطورهها میگویند که سلیمان نبی آن را بنا نهاده و مورخان بنیادش را به تهمورث، پادشاه سوم پیشدادیان نسبت میدهند.نقل است سرزمینش در برج قوس (آذر) زاده شده است، ماهی که ماه آماده جدال زمین با دیو زمستان است؛ ماهی پر برکت که باید در آن برای زمستان سخت و سرد آذوقه جمع کرد. اولین هسته مسکونی شهر در گابه، گی یا جی شکل گرفت و اولین گروهها از آریاییهای مهاجر در آن ساکن شدند. در غرب شهر نیز تاریخ آن بر بلندای کوهی میدرخشد، کوه آتشکده چهارهزار ساله که معبدگاه عیلامیان بوده و سپس آتشگاه مهربین در آن ساخته شده است.اصفهان در طول تاریخ یکی از شهرهای مبنایی برای کشور ایران بوده و هست. این شهر از معدود مراکز باستان شناسی ارزشمند جهانی و بسیاری از آثار باستانی آن در لیست آثار تاریخی به ثبت رسیده است. اگر از تاریخ این شهر سخن به میان آید سرگذشت آن تا اعماق اساطیر و افسانه ها ریشه دارد. تاریخ این شهر از یک سو به سلیمان و نوح می رسد و از سوی دیگر پایگاه نهضت کاوه آهنگر بر علیه ضحاک خونخوار معرفی می گردد. اهمیت اصفهان به اندازه ای است که در اکثر دائره المعارفهای بزرگ جهان مدخلی به آن اختصاص یافته و سفرنامه هایی از محاسن وشکوه ظاهری و باطنی آن از پژوهندگانی چون تاورنیه، شاردن و... به نگارش درآمده و مظاهر تمدن آن همانند سبک معماری ، مکتب فلسفی و منهج فقهی آن چشمگیر است.ابن حوقل ضمن توصیف اصفهان در نیمه دوم قرن چهارم هجری و اشاره به منسوجات ابریشمی و پنبه ، زعفران و میوه های گوناگون آن که به سایر نقاط صادر میشد میگوید: از عراق تا خراسان شهری تجاری بزرگتر از اصفهان، جز ری وجود نداشته است.به طور کلی اصفهان بنا بر ملاحظات سیاسی موقعیت جغرافیایی اوضاع طبیعی و وسعت خاک آن از هزاران سال پیش تاکنون چندین بار به پایتختی کشور انتخاب شده است. مهمترین دورانی که اصفهان رسماً پایتخت ایران بوده عبارتند از:الف ) عهد اشکانیان: پایتخت ولیعهدب ) عهد ساسانیان: پایتخت ولیعهدج ) دوره دیلمه د ) دوره سلاجقه: از کارهای مهم این دوره اقدام به اصلاح تقویم جلالی به همکاری عمر خیام ه ) دوره صفویه: والتر مینچ آلمانی می نویسد: اصفهان نه تنها در قلب ایران قرار دارد بلکه دارای کلیه شرایطی است که برای یک پایتخت بزرگ لازم است. در میان شهرهای ایران اصفهان همچون جواهری است که با وجود نوسانات تاریخی و گذر قرنها هنوز درخشش و شکوه خود را حفظ نموده است. این شهر آنچنان شاداب است که گویی امروز زندگی را شروع کرده و با وجود این، آنچنان اصیل است که گویی همیشه وجود داشته است. پیشینه نام شهر اصفهان (وجه تسمیه اصفهان)اصفهان از روزگاران کهن تا کنون به نامهای: آپادانا، آصفهان، اسباهان، اسبهان، اسپاتنا، اسپادنا، اسپاهان، آسپدان، اسپدانه، اسپهان، اسپینر، اسفاهان، اسفهان، اصباهان، اصبهان، اصپدانه، اصفاهان، اصفهان، اصفهانک، انزان، بسفاهان، پارتاک، پارک، پاری، پاریتاکن، پرتیکان، جی، دارالیهودی، رشورجی، سپاهان، سپانه، شهرستان، صفاهان، صفاهون، گابا، گابیان، گابیه، گبی، گی، نصف جهان و یهودیه سرشناس بودهاست.بیشتر نویسندگان بر این باورند که چون این ناحیه پیش از اسلام، به ویژه در دوران ساسانیان، مرکز گردآمدن سپاه بود و سپاهیان مناطق جنوبی ایران، مانند: بختیاری، خوزستان، کرمان، فارس، سیستان و... در این ناحیه گرد آمده و به سوی محل نبرد حرکت میکردند، آنجا را «اسپهان» گفته، سپس عربی شده و به صورت «اصفهان» درآمدهاست.این شهر دارای واژگان کهنتری است که با نام کنونی آن، هیچ گونه پیوندی ندارد، مانند: انزان، گابیان، گابیه، جی، گبی، گی، گابا.در کتیبههای پارسی هخامنشی، انزان شامل ناحیه اصفهان و بختیاری بوده و پیش از کورش، مرکز قدرت هخامنشیان در این ناحیه بوده و پس از کورش «انزان» به «گابیان» تبدیل یافته است.هرتسفلد نگاشتهاست: اصفهان نام بلوکی از ولایت پریت کان و نام شهر «گبی» بودهاست. گبی بعدها «گی» و سپس عربی شد و به «جی» تبدیل یافت.در سده 2 میلادی، نام «گبی» و «اسپدانا» در نقشه بطلمیوس دیده میشود. وی «اسپدانا»ی پارسی زمان هخامنشی را از کتاب ارتستنس، مدیر کتابخانه اسکندر مقدونی برداشته بود. در یک نقشه جهان نما که 100 سال پیش از بطلمیوس ترسیم شدهاست، این نام به صورت ساسانی «سپانه» یعنی سپاهان نگاشته شده و معنی آن، جای لشکریان است.استرابون جغرافیدان یونانی در 2000 سال قبل، از اصفهان به عنوان مرکز کشور ایران نام برده است. وی میگوید: نام اصفهان در ابتدا «انزان» بوده و سپس به «گابیان» تبدیل یافته و از دوره هخامنشیان به بعد به «گی» و بعدها به «جی» تبدیل شده است.در عهد اشکانیان اصفهان مرکز و پایتخت یکی از ایالت های وسیعی بود که تحت فرمان ملوک اشکانی قرار داشت. در دوره ساسانیان، اصفهان محل سکونت و قلمرو و نفوذ «اسپوهران» یا اعضای هفت خانواده بزرگ ایرانی که مشاغل عمده و مناسب سلطنتی در اختیار داشتند، بود.هنگام تصرف اصفهان به دست قوای مهاجم عرب این شهر «جی» نامیده میشده است. جی یکی از روستاهای بسیار معروف و معتبر شهر بوده که در آبادی به پای شهر میرسیده است. یاقوت حموی اصفهان را شهر «سواران» نامیده و حمزه اصفهانی کلمه «اصفهان» یا «اسپاهان» را مشتق از سپاه میداند.در کتاب «تقویم البلدان» از ابن حوقل نقل شده است که اصفهان در آخر کوهستان است از جهت جنوب و پرنعمتترین شهرها است. معدن سرمه دارد. از اصفهان بعد به کاشان و قم میرسند اصل آن «سپاهان» است به معنی لشگرها زیرا که سپاه عجم در وقت بیکاری آنجا جمع بودند. نویسنده کتاب حدودالعالم از این شهر به نام «سپاهان» یاد کرده، میگوید : «سپاهان شهری عظیم است و آن دو شهر است: یکی را جهودان خوانند و یکی را شهرستان و در هر دو منبر نهادهاند...»محمد حسین بن خلف تبریزی، درباره نام اصفهان، نوشتهاست : «اصباهان، معرب اسپاهان است و آن شهری است مشهور در عراق و نام اصلی او این است. و نام مقامی است از جمله دوازده مقام موسیقی و آن را اصفهانک نیز خوانند.» اصفهان: مهد هنر، سرای فرهنگاصفهان، شهری غرق در تاریخ و هنر است که در مرکز فلات ایران تصاویری تماشایی را به دیدگان مردم هدیه میدهد. در کوچهها و خیابانهایش عشق به هنر موج میزند. از سر و صدای بازار مسگران که حرف دلشان را بر جسمی بیجان نقش میکنند تا قدم به قدم پلهایش حکایت از ذوق ایرانی دارد. شهری که حیاتش را مدیون جوش و خروش زاینده رود است. حتی در زمانی که آبی از میانهی شهر نمیگذرد عشق در آن جریان مییابد. خسته نمیشوی از تماشای تکه تکهی این نصف جهانی که در سرزمینمان جای دارد.حاکمیت هنر در اصفهان همواره زبانزد بوده است. فارغ از صنایع دستی و هنرهایی چون قلمزنی، میناکاری، خاتمکاری، منبتکاری، نگارگری و فیروزه کوبی که امروزه مخاطبان جهانی دارند، مهمترین جلوه هنر در بناهای تاریخی این شهر ظهور یافته است. گره خوردن رنگ فیروزهای با طرح گنبدها و منارههای اصفهان، نام «شهر گنبدهای فیروزهای» را برای آن به ارمغان آورد است.هنرمندان معاصر اصفهان ابداعات جدیدی را در سالهای اخیر در زمینهی نقاشی مینیاتور، کاشیکاری و کندهکاری انجام دادهاند. اصفهان همچنین سنت موسیقی دیرینهای دارد. مکتب موسیقی اصفهان جز بزرگترین مکاتب موسیقی ایران در تمام تاریخ بوده است. اصفهان از اواخر دوره قاجار تا به امروز یک شهر شناخته شده به آواز و موسیقی است و معماری اصفهان که به موسیقی منجمد معروف است بسیار فاخر است. در اصفهان ابداع کنندگان معماری از موسیقی الهام می گرفتند. فرهنگ غنی و طبیعت زیبای اصفهان چنان با یکدیگر سازگارند که به نظر میرسد هر یک بازتاب دیگری است. اصفهان تجلّی کاملی از فرهنگ ایرانی می باشد.تاریخ اصفهان فقط تاریخ یک شهر نیست، بلکه تاریخ یک سرزمین، یک تمدن و یک فرهنگ است و به راستی اصفهان «مهد هنر و سرای فرهنگ» ایران زمین است. اصفهان در میراث جهانی یونسکواصفهان به واسطه تاریخ کهن و آثار باستانی بیشمار که 1850 مورد آن در فهرست آثار ملی ایران و هفت اثر در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده دارای جایگاه خاصی در میان استان های ایران است. اغلب جاذبههای تاریخی آن از دوران صفویه، یعنی حدود قرن 16 میلادی به یادگار مانده است. این جاذبهها به اندازهای در تاریخ جهانی ارشمندند که شماری از آنها در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیدهاند و دنیا این جاهای دیدنی اصفهان را میشناسد. خواهر خواندههای اصفهانشهرهای تاریخی جهان بعضاً به واسطه زمینه های تاریخی فرهنگی مشترکی که دارند، سعی در حفظ و حراست از آنها داشته و در این راستا نسبت به ایجاد یک رابطه غیر متمرکز از طریق انعقاد قراردادی موسوم به خواهرخواندگی اقدام نموده و سعی می کنند با اعزام گروههای کارشناسی از تجربیات یکدیگر استفاده نمایند. شهر اصفهان نیز که پایتخت فرهنگ و مهد تمدن اسلامی و ایران است و از شهرهای معروف تاریخی جهان به شمار می رود، به عنوان اولین قدم در این زمینه با شهر تاریخی شیان از جمهوری خلق چین رابطه خواهرخواندگی برقرار و پس از آن یادداشت تفاهم دیگری با شهر کوالالامپور در کشور مالزی منعقد کرد. براساس قرارداد خواهر خواندگی این شهرها در زمینه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، عمرانی و ... با یکدیگر همکاری می کنند. شهر اصفهان نیز تاکنون پذیرای هیات های زیادی از شهرهای خواهرخوانده اش بوده است که حاصل این دیدارها تحولات به وجود آمده در این شهر تاریخی است. هم اکنون اصفهان با 7 شهر دیگر قرارداد خواهرخواندگی دارد که عبارتند از: بارسلونا- اسپانیا، فلورانس- ایتالیا، سن پیترزبورگ - روسیه، یاش – رومانی، کوالالامپور – مالزی، فرایبورگ- آلمان، ایروان - ارمنستان، هاوانا – کوبا، کویت – کویت، شیان- چین و لاهور پاکستان. حقایقی درباره اصفهان* سومین شهر پهناور ایران و سومین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران و مشهد است. * 6 اثر تاریخی آن به عنوان میراث تاریخی در یونسکو به ثبت رسیدهاند. * در سال 2006 به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب شد. * در سال 1388 عنوان پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی و پایتخت صنعتی ایران بعد از تهران را به خود اختصاص داد. * به دلیل وجود معماری زیبای اسلامی و بسیاری از بلوارهای زیبا، پلهای سرپوشیده، تونلهای زیبا، کاخها، مسجدها و منارههای منحصربهفرد، در فرهنگ ایرانی، نصف جهان لقب گرفته است. * در آذر 1394 به همراه رشت به عنوان نخستین شهرهای ایران، به شبکه شهرهای خلاق جهان (شهری که از نوآوری و توانمندیهای شهروندان در توسعه پایدار شهری استفاده میکند) زیر نظر یونسکو پیوست.
اصفهان: نصف جهان
اصفهان یک نیمه جهان است و این در زبان فارسی بازتابی است که بازدیدکنندگان آن در دوران عظمت و شکوهی که تا به امروز باقی است، از شگفتی برآوردهاند. نه نیمی از جهان بلکه زیباییهای تمام دنیا در نصفجهان تلألؤ یافته است، از آبی گنبدهای فیروزهای تا نقشجهانی که در جهان مانند ندارد.
ناصر خسرو، شاعر و یکی از تیزبینترین جهانگردان عالم که به خوبی میدانست از میان آن چه در سفرهایش مشاهده مینمود، چه مطالبی را باید انتخاب نماید و بنویسد که خوانندگانش احساس کنند که شخصاً با او همراهاند و همه چیز را به چشم خود میبینند. درباره اصفهانی که دیدار میکرد مینویسد : «شهری است بر هامون نهاده با حصاری محکم و بسیار بلند محصور شده و دوازده دروازه دارد .... جویهای آب روان در تمام شهر حفر شده و خانههای آن زیبا و مرتفعاند. میگویند که طول حصار شهر اصفهان سه فرسنگ و نیم است. هر چه داخل شهر میبینم از رفاه و آبادی حکایت میکند و من هیچ بنای ویرانی در آن ندیدم». ناصر خسرو در جای دیگر اذعان مینماید: «من در همه زمین پارسیگویان، شهری نیکوتر و جامعتر و آبادانتر از اصفهان ندیدم».
تاریخ اصفهان: پایتخت فرهنگ، تمدن و هنر ایران زمین
سخن از اصفهان به معنی گره خوردن کلام با تاریخ، فرهنگ و هنر است. این شهر را می توان ناخدایی دانست که طوفانهای تاریخی را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته و چنان رونق و شکوهی به فرهنگ و هنر ایرانی بخشیده است که تلألؤ آن تا قرن ها پس از این زمان باقی خواهد ماند.
تاریخ اصفهان به دیرینگی تاریخ ایران است. هر کجا که چشم بیندازی تصویری از تاریخ کهن ایران زمین را میبینی، این شهری که نصف جهان خوانندش. این شهر آیینه تمامنمایی است از آنچه بر ایران رفته است که کشاکش و پستی و بلندیهای تاریخ را از سر گذرانیده. تاریخش همچون نامش پر فراز و نشیب است، اسطورهها میگویند که سلیمان نبی آن را بنا نهاده و مورخان بنیادش را به تهمورث، پادشاه سوم پیشدادیان نسبت میدهند.
نقل است سرزمینش در برج قوس (آذر) زاده شده است، ماهی که ماه آماده جدال زمین با دیو زمستان است؛ ماهی پر برکت که باید در آن برای زمستان سخت و سرد آذوقه جمع کرد. اولین هسته مسکونی شهر در گابه، گی یا جی شکل گرفت و اولین گروهها از آریاییهای مهاجر در آن ساکن شدند. در غرب شهر نیز تاریخ آن بر بلندای کوهی میدرخشد، کوه آتشکده چهارهزار ساله که معبدگاه عیلامیان بوده و سپس آتشگاه مهربین در آن ساخته شده است.
اصفهان در طول تاریخ یکی از شهرهای مبنایی برای کشور ایران بوده و هست. این شهر از معدود مراکز باستان شناسی ارزشمند جهانی و بسیاری از آثار باستانی آن در لیست آثار تاریخی به ثبت رسیده است. اگر از تاریخ این شهر سخن به میان آید سرگذشت آن تا اعماق اساطیر و افسانه ها ریشه دارد. تاریخ این شهر از یک سو به سلیمان و نوح می رسد و از سوی دیگر پایگاه نهضت کاوه آهنگر بر علیه ضحاک خونخوار معرفی می گردد.
اهمیت اصفهان به اندازه ای است که در اکثر دائره المعارفهای بزرگ جهان مدخلی به آن اختصاص یافته و سفرنامه هایی از محاسن وشکوه ظاهری و باطنی آن از پژوهندگانی چون تاورنیه، شاردن و... به نگارش درآمده و مظاهر تمدن آن همانند سبک معماری ، مکتب فلسفی و منهج فقهی آن چشمگیر است.
ابن حوقل ضمن توصیف اصفهان در نیمه دوم قرن چهارم هجری و اشاره به منسوجات ابریشمی و پنبه ، زعفران و میوه های گوناگون آن که به سایر نقاط صادر میشد میگوید: از عراق تا خراسان شهری تجاری بزرگتر از اصفهان، جز ری وجود نداشته است.
به طور کلی اصفهان بنا بر ملاحظات سیاسی موقعیت جغرافیایی اوضاع طبیعی و وسعت خاک آن از هزاران سال پیش تاکنون چندین بار به پایتختی کشور انتخاب شده است. مهمترین دورانی که اصفهان رسماً پایتخت ایران بوده عبارتند از:
الف ) عهد اشکانیان: پایتخت ولیعهد
ب ) عهد ساسانیان: پایتخت ولیعهد
ج ) دوره دیلمه
د ) دوره سلاجقه: از کارهای مهم این دوره اقدام به اصلاح تقویم جلالی به همکاری عمر خیام
ه ) دوره صفویه: والتر مینچ آلمانی می نویسد: اصفهان نه تنها در قلب ایران قرار دارد بلکه دارای کلیه شرایطی است که برای یک پایتخت بزرگ لازم است.
در میان شهرهای ایران اصفهان همچون جواهری است که با وجود نوسانات تاریخی و گذر قرنها هنوز درخشش و شکوه خود را حفظ نموده است. این شهر آنچنان شاداب است که گویی امروز زندگی را شروع کرده و با وجود این، آنچنان اصیل است که گویی همیشه وجود داشته است.
پیشینه نام شهر اصفهان (وجه تسمیه اصفهان)
اصفهان از روزگاران کهن تا کنون به نامهای: آپادانا، آصفهان، اسباهان، اسبهان، اسپاتنا، اسپادنا، اسپاهان، آسپدان، اسپدانه، اسپهان، اسپینر، اسفاهان، اسفهان، اصباهان، اصبهان، اصپدانه، اصفاهان، اصفهان، اصفهانک، انزان، بسفاهان، پارتاک، پارک، پاری، پاریتاکن، پرتیکان، جی، دارالیهودی، رشورجی، سپاهان، سپانه، شهرستان، صفاهان، صفاهون، گابا، گابیان، گابیه، گبی، گی، نصف جهان و یهودیه سرشناس بودهاست.
بیشتر نویسندگان بر این باورند که چون این ناحیه پیش از اسلام، به ویژه در دوران ساسانیان، مرکز گردآمدن سپاه بود و سپاهیان مناطق جنوبی ایران، مانند: بختیاری، خوزستان، کرمان، فارس، سیستان و... در این ناحیه گرد آمده و به سوی محل نبرد حرکت میکردند، آنجا را «اسپهان» گفته، سپس عربی شده و به صورت «اصفهان» درآمدهاست.
این شهر دارای واژگان کهنتری است که با نام کنونی آن، هیچ گونه پیوندی ندارد، مانند: انزان، گابیان، گابیه، جی، گبی، گی، گابا.
در کتیبههای پارسی هخامنشی، انزان شامل ناحیه اصفهان و بختیاری بوده و پیش از کورش، مرکز قدرت هخامنشیان در این ناحیه بوده و پس از کورش «انزان» به «گابیان» تبدیل یافته است.
هرتسفلد نگاشتهاست: اصفهان نام بلوکی از ولایت پریت کان و نام شهر «گبی» بودهاست. گبی بعدها «گی» و سپس عربی شد و به «جی» تبدیل یافت.
در سده 2 میلادی، نام «گبی» و «اسپدانا» در نقشه بطلمیوس دیده میشود. وی «اسپدانا»ی پارسی زمان هخامنشی را از کتاب ارتستنس، مدیر کتابخانه اسکندر مقدونی برداشته بود. در یک نقشه جهان نما که 100 سال پیش از بطلمیوس ترسیم شدهاست، این نام به صورت ساسانی «سپانه» یعنی سپاهان نگاشته شده و معنی آن، جای لشکریان است.
استرابون جغرافیدان یونانی در 2000 سال قبل، از اصفهان به عنوان مرکز کشور ایران نام برده است. وی میگوید: نام اصفهان در ابتدا «انزان» بوده و سپس به «گابیان» تبدیل یافته و از دوره هخامنشیان به بعد به «گی» و بعدها به «جی» تبدیل شده است.
در عهد اشکانیان اصفهان مرکز و پایتخت یکی از ایالت های وسیعی بود که تحت فرمان ملوک اشکانی قرار داشت. در دوره ساسانیان، اصفهان محل سکونت و قلمرو و نفوذ «اسپوهران» یا اعضای هفت خانواده بزرگ ایرانی که مشاغل عمده و مناسب سلطنتی در اختیار داشتند، بود.
هنگام تصرف اصفهان به دست قوای مهاجم عرب این شهر «جی» نامیده میشده است. جی یکی از روستاهای بسیار معروف و معتبر شهر بوده که در آبادی به پای شهر میرسیده است. یاقوت حموی اصفهان را شهر «سواران» نامیده و حمزه اصفهانی کلمه «اصفهان» یا «اسپاهان» را مشتق از سپاه میداند.
در کتاب «تقویم البلدان» از ابن حوقل نقل شده است که اصفهان در آخر کوهستان است از جهت جنوب و پرنعمتترین شهرها است. معدن سرمه دارد. از اصفهان بعد به کاشان و قم میرسند اصل آن «سپاهان» است به معنی لشگرها زیرا که سپاه عجم در وقت بیکاری آنجا جمع بودند.
نویسنده کتاب حدودالعالم از این شهر به نام «سپاهان» یاد کرده، میگوید : «سپاهان شهری عظیم است و آن دو شهر است: یکی را جهودان خوانند و یکی را شهرستان و در هر دو منبر نهادهاند...»
محمد حسین بن خلف تبریزی، درباره نام اصفهان، نوشتهاست : «اصباهان، معرب اسپاهان است و آن شهری است مشهور در عراق و نام اصلی او این است. و نام مقامی است از جمله دوازده مقام موسیقی و آن را اصفهانک نیز خوانند.»
اصفهان: مهد هنر، سرای فرهنگ
اصفهان، شهری غرق در تاریخ و هنر است که در مرکز فلات ایران تصاویری تماشایی را به دیدگان مردم هدیه میدهد. در کوچهها و خیابانهایش عشق به هنر موج میزند. از سر و صدای بازار مسگران که حرف دلشان را بر جسمی بیجان نقش میکنند تا قدم به قدم پلهایش حکایت از ذوق ایرانی دارد. شهری که حیاتش را مدیون جوش و خروش زاینده رود است. حتی در زمانی که آبی از میانهی شهر نمیگذرد عشق در آن جریان مییابد. خسته نمیشوی از تماشای تکه تکهی این نصف جهانی که در سرزمینمان جای دارد.
حاکمیت هنر در اصفهان همواره زبانزد بوده است. فارغ از صنایع دستی و هنرهایی چون قلمزنی، میناکاری، خاتمکاری، منبتکاری، نگارگری و فیروزه کوبی که امروزه مخاطبان جهانی دارند، مهمترین جلوه هنر در بناهای تاریخی این شهر ظهور یافته است. گره خوردن رنگ فیروزهای با طرح گنبدها و منارههای اصفهان، نام «شهر گنبدهای فیروزهای» را برای آن به ارمغان آورد است.
هنرمندان معاصر اصفهان ابداعات جدیدی را در سالهای اخیر در زمینهی نقاشی مینیاتور، کاشیکاری و کندهکاری انجام دادهاند. اصفهان همچنین سنت موسیقی دیرینهای دارد. مکتب موسیقی اصفهان جز بزرگترین مکاتب موسیقی ایران در تمام تاریخ بوده است. اصفهان از اواخر دوره قاجار تا به امروز یک شهر شناخته شده به آواز و موسیقی است و معماری اصفهان که به موسیقی منجمد معروف است بسیار فاخر است. در اصفهان ابداع کنندگان معماری از موسیقی الهام می گرفتند.
فرهنگ غنی و طبیعت زیبای اصفهان چنان با یکدیگر سازگارند که به نظر میرسد هر یک بازتاب دیگری است. اصفهان تجلّی کاملی از فرهنگ ایرانی می باشد.
تاریخ اصفهان فقط تاریخ یک شهر نیست، بلکه تاریخ یک سرزمین، یک تمدن و یک فرهنگ است و به راستی اصفهان «مهد هنر و سرای فرهنگ» ایران زمین است.
اصفهان در میراث جهانی یونسکو
اصفهان به واسطه تاریخ کهن و آثار باستانی بیشمار که 1850 مورد آن در فهرست آثار ملی ایران و هفت اثر در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده دارای جایگاه خاصی در میان استان های ایران است. اغلب جاذبههای تاریخی آن از دوران صفویه، یعنی حدود قرن 16 میلادی به یادگار مانده است. این جاذبهها به اندازهای در تاریخ جهانی ارشمندند که شماری از آنها در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیدهاند و دنیا این جاهای دیدنی اصفهان را میشناسد.
خواهر خواندههای اصفهان
شهرهای تاریخی جهان بعضاً به واسطه زمینه های تاریخی فرهنگی مشترکی که دارند، سعی در حفظ و حراست از آنها داشته و در این راستا نسبت به ایجاد یک رابطه غیر متمرکز از طریق انعقاد قراردادی موسوم به خواهرخواندگی اقدام نموده و سعی می کنند با اعزام گروههای کارشناسی از تجربیات یکدیگر استفاده نمایند.
شهر اصفهان نیز که پایتخت فرهنگ و مهد تمدن اسلامی و ایران است و از شهرهای معروف تاریخی جهان به شمار می رود، به عنوان اولین قدم در این زمینه با شهر تاریخی شیان از جمهوری خلق چین رابطه خواهرخواندگی برقرار و پس از آن یادداشت تفاهم دیگری با شهر کوالالامپور در کشور مالزی منعقد کرد.
براساس قرارداد خواهر خواندگی این شهرها در زمینه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، عمرانی و ... با یکدیگر همکاری می کنند. شهر اصفهان نیز تاکنون پذیرای هیات های زیادی از شهرهای خواهرخوانده اش بوده است که حاصل این دیدارها تحولات به وجود آمده در این شهر تاریخی است.
هم اکنون اصفهان با 7 شهر دیگر قرارداد خواهرخواندگی دارد که عبارتند از:
بارسلونا- اسپانیا، فلورانس- ایتالیا، سن پیترزبورگ - روسیه، یاش – رومانی، کوالالامپور – مالزی، فرایبورگ- آلمان، ایروان - ارمنستان، هاوانا – کوبا، کویت – کویت، شیان- چین و لاهور پاکستان.
حقایقی درباره اصفهان
* سومین شهر پهناور ایران و سومین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران و مشهد است.
* 6 اثر تاریخی آن به عنوان میراث تاریخی در یونسکو به ثبت رسیدهاند.
* در سال 2006 به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب شد.
* در سال 1388 عنوان پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی و پایتخت صنعتی ایران بعد از تهران را به خود اختصاص داد.
* به دلیل وجود معماری زیبای اسلامی و بسیاری از بلوارهای زیبا، پلهای سرپوشیده، تونلهای زیبا، کاخها، مسجدها و منارههای منحصربهفرد، در فرهنگ ایرانی، نصف جهان لقب گرفته است.
* در آذر 1394 به همراه رشت به عنوان نخستین شهرهای ایران، به شبکه شهرهای خلاق جهان (شهری که از نوآوری و توانمندیهای شهروندان در توسعه پایدار شهری استفاده میکند) زیر نظر یونسکو پیوست.